هوش مصنوعی:
این شعر به مضامینی مانند عشق، جنون، حقیقتجویی، و رنجهای بشری میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند سراب، آیینه، و جنون برای بیان حالات درونی خود استفاده میکند و به نقد دنیای مادی و طمع انسانها میپردازد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند خرابات و یقین دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و تلخ ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا ناخوشایند باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۱۲
نگه در شبههٔ تحقیق من معذور میباشد
سراب آیینهام آیینهٔ من دور میباشد
من و ساز دکان خودفروشیها، چهحرفاست این
جنون این فضولی در سرمنصور میباشد
عذابی نیست گر از خانهپردازی برون آیی
جهانی از غم طاق و سرا درگور میباشد
چه دارد آگهی غیر از قدحپیمایی حاجت
به قدر چشم واکردن نگه مخمور میباشد
معاش جاه بیعاجزکشی صورت نمیبندد
برات رزق شاهان بر دهان مور میباشد
علاج خارخار حرص ممکن نیست جز مردن
کفن این زخمها را مرهم کافور می باشد
حذر از گوشهٔ چشمی کزین یاران طمع داری
نگاه اینجا چراغ خانهٔ زنبور میباشد
سراغ یک نگاه آشنا از کس نمییابم
جهانچوننرگسستان بیتو شهر کور میباشد
در آن وادی که من دارم جنون شعلهپروازی
اگر عنقاست محتاج پر عصفور میباشد
ترنگی نیست کز شوقت نپیچد در دماغ من
سر عشاق چینی خانهٔ فغفور میباشد
ندارد ساز این کهسار جز خاموشی آهنگی
ز موسی پرس آوازیکه شمع طور میباشد
خرابات یقین فرقی ندارد ظرف و مظروفش
می و مینا همان یک دانهٔ انگور میباشد
عبارت چیست غیر از اقتضای شوخی معنی
پری تا نیست پیدا شیشه هم مستور میباشد
سیاهی ریخت بر آیینهٔ ادراک ما بیدل
چراغ محفل تحقیق را این نور میباشد
سراب آیینهام آیینهٔ من دور میباشد
من و ساز دکان خودفروشیها، چهحرفاست این
جنون این فضولی در سرمنصور میباشد
عذابی نیست گر از خانهپردازی برون آیی
جهانی از غم طاق و سرا درگور میباشد
چه دارد آگهی غیر از قدحپیمایی حاجت
به قدر چشم واکردن نگه مخمور میباشد
معاش جاه بیعاجزکشی صورت نمیبندد
برات رزق شاهان بر دهان مور میباشد
علاج خارخار حرص ممکن نیست جز مردن
کفن این زخمها را مرهم کافور می باشد
حذر از گوشهٔ چشمی کزین یاران طمع داری
نگاه اینجا چراغ خانهٔ زنبور میباشد
سراغ یک نگاه آشنا از کس نمییابم
جهانچوننرگسستان بیتو شهر کور میباشد
در آن وادی که من دارم جنون شعلهپروازی
اگر عنقاست محتاج پر عصفور میباشد
ترنگی نیست کز شوقت نپیچد در دماغ من
سر عشاق چینی خانهٔ فغفور میباشد
ندارد ساز این کهسار جز خاموشی آهنگی
ز موسی پرس آوازیکه شمع طور میباشد
خرابات یقین فرقی ندارد ظرف و مظروفش
می و مینا همان یک دانهٔ انگور میباشد
عبارت چیست غیر از اقتضای شوخی معنی
پری تا نیست پیدا شیشه هم مستور میباشد
سیاهی ریخت بر آیینهٔ ادراک ما بیدل
چراغ محفل تحقیق را این نور میباشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.