هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به بیان احساسات شاعر درباره عشق، درد، حیرت و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آینه، شمع، طاووس و لاله برای انتقال مفاهیم عرفانی و عاشقانه استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۵۰

تا پری به ‌عرض آمد موج شیشه عریان شد
پیرهن ز بس بالید دهر یوسفستان شد

جلوه‌اش جهانی را محو بیخودیها کرد
آینه دکان بر چین جنس حیرت ارزان شد

خاک من به یاد آورد چهره عرقناکش
هچو بیضهٔ طاووس در عدم چراغان شد

کوشش زمینگیرم برعروج بینش تاخت
خارپای شمعِ آخر دستگاه مژگان شد

وحشتم درین محفل شوخی سپندی داشت
تا قفس زدم آتش ناله‌ای پرافشان شد

انفعال هستی را من عیار افسوسم
دست داغ سودن بود طبع اگر پشیمان شد

امتحان آفاتم رنگ طاقت دل ریخت
آبگینه‌ام آخر از شکست سندان شد

زین‌ چمن به هر رنگم سیر آگهی مفت‌ است
داغ لاله هم‌کم نیست‌گر بهار نتوان شد

سازگردن‌افرازی رنج هرزه‌گردی داشت
سر به جیب دزدیدم پا مقیم دامان شد

داغ درد شو بیدل ‌کز گداز بی حاصل
اشکها درین محفل ریشخند مژگان شد
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.