هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از ناکامی‌ها، تشنگی معنوی، و بی‌قراری در راه عشق سخن می‌گوید. او از ناله‌های بی‌پاسخ، دل خونین، و خدمت بی‌منت به معشوق یاد می‌کند و با تصاویری مانند آینه، شبنم، و شمع، مفاهیمی مانند عشق، حیرت، و فنا را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربهٔ بالاتری دارد و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا ناملموس باشد. همچنین، برخی از تصاویر و مضامین مانند 'دل خونین' یا 'تشنگی در طلب آب تیغ' ممکن است برای سنین پایین سنگین یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۶۲

حیرت‌کفیل پر زدن‌گفتگو نشد
شادم که آب آینه‌ام شعله‌خو نشد

مردیم تشنه در طلب آب تیغ او
آخر ز سرگذشت و نصیب‌گلو نشد

افسوس ناله‌ای ‌که به‌ کویش رهی نبرد
آه از دلی‌ که خون شد و در پای او نشد

آسایشم به راه تو یک نقش پا نبست
جمیعتم ز زلف تو یک تار مو نشد

عمری‌ست خدمت لب خاموش می‌کنم
ای بخت ناز کن‌ که نفس هرزه‌گو نشد

بی‌قدر نیست شبنم حیرت بهار عشق
نگداخت دل‌ که آینهٔ آبرو نشد

اشیا مثال آینهٔ بی‌نشانیند
نشکفت ازین چمن گل رنگی که بو نشد

وهم ظهور سر به گریبان خجلت است
فکری نداد رو که سر ما فرو نشد

بیگانه است مشرب فقر و غنا زهم
ساغر نگشت کشتی و مینا کدو نشد

بیدل چو شمع ساخت جبین نیازما
با سجده‌ای که غیر گدازش وضو نشد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.