هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند وهم، حقیقت، وجود و عدم، و سفر روحانی می‌پردازد. شاعر از رهایی از تعلقات دنیوی، گذر از مراحل معنوی، و رسیدن به حقیقت وجود سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فنا، بقا، و وحدت وجود دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۷۱

ز وهم متهم ظرف کم نخواهی شد
محیط اگر نشدی قطره هم نخواهی شد

به بحر قطره ز تشویش خشکی آزاد است
اگر عدم شده باشی عدم نخواهی شد

غم فنا و بقا هرزه‌ فکری وهم است
جنون‌تراش حدوث و قدم نخواهی شد

هزار مرحله دوری ز دامن مقصود
اگرچو دست ز سودن بهم نخواهی شد

برهمنی اگر این قشقه بر جبین دارد
به صد هزار تناسخ صنم نخواهی شد

مقلد هوس از دعوی طرب رسواست
ز شکل خنده بهار ارم نخواهی شد

مباد در غم واماندگی به باد روی
چو شمع آنهمه خار قدم نخواهی شد

طواف دل نفسی چند چون نفس کم نیست
تلاش بسمل دیر و حرم نخواهی شد

چو سرو اگر همه سر تا قدم دل آری بار
ز بار منت افلاک خم نخواهی شد

غبار کوی ادب سرکش فضولی نیست
اگر به باد دهندت علم نخواهی شد

به محفلی‌که در اقران موافقت‌سنجی است
کم زیاده‌ سری گیر کم نخواهی شد

چوگل دمی‌که‌گسست اتفاق رشتهٔ عهد
دگر خمارکش ربط هم نخواهی شد

سراغ ملک یقین بیدل از هوس دور است
رفیق قافلهٔ کیف و کم نخواهی شد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.