هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و عاشقانه‌ای می‌پردازد که با مفاهیمی مانند عشق، حسرت، تنهایی، و اندوه همراه است. شاعر از دوری از معشوق، بی‌قراری دل، و گذر عمر با حسرت سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند وابستگی به دنیای مادی و جستجوی حقیقت وجود دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با احساسات پیچیده و غم‌انگیز، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۱۲۹۰

دل به قید جسم از علم یقین بیگانه ماند
کنج ما را خاک خورد از بسکه در ویرانه ماند

سبحه آخر از خط زنار سر بیرون نبرد
درکمند الفت یک ریشه چندین دانه ماند

در تحیر رفت عمر و جای دل پیدا نشد
چون ‌کمان حلقه‌، چشم ما به راه خانه ماند

شور سودای تو از دلهای مشتاقان نرفت
عالمی زین انجمن بر در زد و دیوانه ماند

مدتی مجنون ما بر وهم وظن خط می‌کشید
طرح آن مسطر به یاد لغزش مستانه ماند

در خراباتی که از شرم نگاهت دم زدند
شورمستی خول شد وسربرخط پیمانه ماند

ساز عمر رفته جز افسوس آهنگی نداشت
زان همه خوابی‌که من دیدم همین افسانه ماند

شوخ ‌چشمان را ادب در خلوت دل ره نداد
حلقه‌ها بیرون در زین وضع ‌گستاخانه ماند

دل فسرد و آرزوها در کنارش داغ شد
بر مزار شمع جای ‌گل پر پروانه ماند

آخرکارم نفس در عالم تدبیر سوخت
هرسر مویی‌که من تک می‌زدم در شانه ماند

حال من بیدل نمی‌ارزد به استقبال وهم
صورت امروز خود دیدم غم فردا نماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.