هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق یار، ناامیدی از روزگار و حال و هوای عاشقانهٔ خود سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف یار، کاسهٔ زهر، شمع مزار، و لالهزار، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، مفاهیمی مانند انتظار، رسوایی، و حیرت نیز در شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهٔ احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند 'کاسهٔ زهر مار' یا 'دود شمع مزار' ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۹۱
طالعم زلف یار را ماند
وضع من روزگار را ماند
دل هوس تشنه است ورنه سپهر
کاسهٔ زهر مار را ماند
نفس من به این فسرده دلی
دود شمع مزار را ماند
بسکه بیدوست داغ سوختنم
گلخنم لالهزار را ماند
خار دشت طلب ز آبلهام
مژهٔ اشکبار را ماند
نقش پایم به وادی طلبت
دیدهٔ انتظار را ماند
عجزم از وضع خود سری واداشت
ناتوانی وقار را ماند
یار در رنگ غیر جلوه گر است
هم چو نوری که نار را ماند
جگر چاک صبح و دامن شب
شانه و زلف یار را ماند
عزلت آیینهدار رسواییست
این نهان آشکار را ماند
نیک در هیچ حال بد نشود
گل محال است خار را ماند
با دو عالم مقابلم کردند
حیرت آیینهدار را ماند
مایهٔ بیغمی دلی دارم
که چو خون شد بهار را ماند
هر چه از جنس نقش پا پیداست
بیدل خاکسار را ماند
وضع من روزگار را ماند
دل هوس تشنه است ورنه سپهر
کاسهٔ زهر مار را ماند
نفس من به این فسرده دلی
دود شمع مزار را ماند
بسکه بیدوست داغ سوختنم
گلخنم لالهزار را ماند
خار دشت طلب ز آبلهام
مژهٔ اشکبار را ماند
نقش پایم به وادی طلبت
دیدهٔ انتظار را ماند
عجزم از وضع خود سری واداشت
ناتوانی وقار را ماند
یار در رنگ غیر جلوه گر است
هم چو نوری که نار را ماند
جگر چاک صبح و دامن شب
شانه و زلف یار را ماند
عزلت آیینهدار رسواییست
این نهان آشکار را ماند
نیک در هیچ حال بد نشود
گل محال است خار را ماند
با دو عالم مقابلم کردند
حیرت آیینهدار را ماند
مایهٔ بیغمی دلی دارم
که چو خون شد بهار را ماند
هر چه از جنس نقش پا پیداست
بیدل خاکسار را ماند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.