هوش مصنوعی: این شعر به مسائل مختلفی از جمله زندگی جمعی، امید و ناامیدی، هوس‌های انسانی، تصوف و عرفان، وحدت کفر و ایمان، و هنر پرداخته است. شاعر از تکلف‌ها و تأسف‌های زندگی، هوس‌های ناشی از بیکاری، و تحریف‌های موجود در تصوف و هنر انتقاد می‌کند. همچنین، به وحدت وجود و اهمیت استغنا در رفتار با دیگران اشاره دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همچنین انتقادات اجتماعی و بررسی مسائل پیچیده‌ای مانند وحدت کفر و ایمان، برای درک و تجزیه‌وتحلیل به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی بیشتری نیاز دارد. این محتوا برای نوجوانان ممکن است سنگین و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۲۸

فرصت انشایان هستی‌ گر تکلف ‌کرده‌اند
سکته مقداری در این مصرع توقف کرده‌اند

از مآل زندگی جمعی ‌که دارند آگهی
کارهای عالم از دست تأسف کرده‌اند

هستی و امید جمعیت جنون وهم ‌کیست
عافیت دارد چراغی کز نفس پف کرده‌اند

در مزاج خلق بیکاری هوس می‌پرورد
غافلان نام فضولی را تصوف کرده‌اند

گشته‌اند آنهاکه در هنگامهٔ اغراض پیر
موسفیدی را به روی زندگی‌ تف‌ کرده‌اند

در حقیقت اتحاد کفر و ایمان ثابت است
اندکی از بدگمانی‌ها، تخلف کرده‌اند

حسن یکتا کارگاه شوخی تمثال نیست
اینقدر آیینه‌پردازان تصرف کرده‌اند

بیدل از خوبان همین آیین استغنا خوش است
بر حیا ظلم است اگر با کس تلطف ‌کرده‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.