هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند عشق، رازهای وجود، تجربههای روحانی و ناگفتههای زندگی میپردازد. شاعر از ناشناختهها، رمز و رازهای عشق، و تجربههای معنوی سخن میگوید و به ناتوانی انسان در درک کامل حقایق جهان اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۴۶
یاران فسانههای تو و من شنیدهاند
دیدن ندیده و نشنیدن شنیدهاند
نامحرمان انجمنستان حسن و عشق
آواز بلبل آنسوی گلشن شنیدهاند
غافل ز ماجرای دل و وحشت نفس
بسمل به پیش چشم و تپیدن شنیدهاند
خلقی نگشته محرم ناموس آبرو
نام چراغ در ته دامن شنیدهاند
گرفیض اشک حاصل موی سفید نیست
از شیر صبح بوی چه روغن شنیدهاند
جز شبههٔ حضور به دوران چه میرسد
زان بت که نام او ز برهمن شنیدهاند
عشاق سرنوشت کلیم و نوای طور
از خامشان قصهٔ ایمن شنیدهاند
رمز تجرد به فلک رفتن مسیح
مستان ز بیزبانی سوزن شنیدهاند
لبخشک میدوند حریفان ز ساز جسم
هرچند شش جهت همه تنتن شنیدهاند
هرجا نوای عین و سوا میخورد به گوش
از پردهٔ تو یا ز لب من شنیدهاند
صور است شور دهر و کسی را تمیز نیست
یکسر کران ترانهٔ الکن شنیدهاند
افسانه نیست آینهدار مآل شمع
آثار تیرگی همه روشن شنیدهاند
جمعی نبرده راه به حرمانسرای عمر
آتش گرفته دامن خرمن شنیدهاند
بیدل شهید طبع ادب را زبان کجاست
حرف سر بریده ز گردن شنیدهاند
دیدن ندیده و نشنیدن شنیدهاند
نامحرمان انجمنستان حسن و عشق
آواز بلبل آنسوی گلشن شنیدهاند
غافل ز ماجرای دل و وحشت نفس
بسمل به پیش چشم و تپیدن شنیدهاند
خلقی نگشته محرم ناموس آبرو
نام چراغ در ته دامن شنیدهاند
گرفیض اشک حاصل موی سفید نیست
از شیر صبح بوی چه روغن شنیدهاند
جز شبههٔ حضور به دوران چه میرسد
زان بت که نام او ز برهمن شنیدهاند
عشاق سرنوشت کلیم و نوای طور
از خامشان قصهٔ ایمن شنیدهاند
رمز تجرد به فلک رفتن مسیح
مستان ز بیزبانی سوزن شنیدهاند
لبخشک میدوند حریفان ز ساز جسم
هرچند شش جهت همه تنتن شنیدهاند
هرجا نوای عین و سوا میخورد به گوش
از پردهٔ تو یا ز لب من شنیدهاند
صور است شور دهر و کسی را تمیز نیست
یکسر کران ترانهٔ الکن شنیدهاند
افسانه نیست آینهدار مآل شمع
آثار تیرگی همه روشن شنیدهاند
جمعی نبرده راه به حرمانسرای عمر
آتش گرفته دامن خرمن شنیدهاند
بیدل شهید طبع ادب را زبان کجاست
حرف سر بریده ز گردن شنیدهاند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.