هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و پر از استعاره‌های زیباست که به توصیف جمال و کمال یک وجود مقدس می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند بهار، آسمان، گلستان و آیات قرآن، به بیان عظمت و تأثیر این وجود می‌پردازد. متن پر از مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که با زبانی ادبی و پیچیده بیان شده‌اند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است و درک آن نیاز به دانش ادبی و عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۵۷

آنکه از بوی بهارش رنگ امکان ریختند
گرد راهش جوش زد آثار اعیان ریختند

شاهد بزم خیالش تا درد طرف نقاب
آرزوها شش جهت یک‌چشم حیران ریختند

تا دم‌ کیفیت مجنون او آمد به یاد
سینه‌چاکان ازل صبح از گریبان ریختند

آسمان زان چشم شهلا چشمکی اندیشه کرد
از کواکب در کنارش نرگسستان ریختند

حیرتی زد جوش از آن نقش قدم در طبع خاک
تا نظر واکرد بر فرقش گلستان ریختند

از هوای سایهٔ دست کرم دربار او
ابرها در جلوه آوردند و باران ریختند

طرفی از دامانش افشاندند هستی زد نفس
وز خرامش یاد کردند آب حیوان ریختند

از حضور معنی‌اش بی‌پرده شد اسرار ذات
وز ظهور جسم او آیینهٔ جان ریختند

نام او بردند اسمای قدم آمد به عرض
از لب او دم زدند آیات قرآن ریختند

از جمالش صورت علم ازل بستند نقش
وز کمالش معنی تحقیق انسان ریختند

غیر ذاتش نیست بیدل در خیال‌آباد صنع
هرچه این بستند نقش و هر قدر آن ریختند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.