۳۳۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵

هر دم زند هوس به چراغ دگر مرا
رسوا کند ز شکوه ی داغ دگر مرا

گو بوی گل بسوز دماغم که داده اند
از بهر بوی دوست دماغ دگر مرا

مشتاق شمع طورم و هر دم هجوم شوق
آلوده می کند به چراغ دگر مرا

هر محرمی که می کنم از وی سراغ دوست
محتاج می کند به سراغ دگر مرا

عرفی نوا مجو که حریفان بلبل اند
هر دم مکش به نغمه ی زاغ دگر مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.