هوش مصنوعی: این شعر از عرفی بیانگر غم و اندوه عمیق ناشی از عشق ناکام و رنج‌های روحی است. شاعر از ریزش اشک‌های زهرآگین، تلخی غم، و دردهای عشق سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق این رنج‌ها بر دل خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و روحی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷

صد چشمه ی زهر از لب داغ دل ما ریخت
غم روغن تلخی به چراغ دل ما ریخت

ساقی چو می عشق تو می کرد به ساغر
هر صاف که آید به ایاغ دل ما ریخت

هر گرد ملالی که برفتند ز دل ها
عشقت همه بر روی فراغ دل ما ریخت

فریاد که هر دل که به دیوار غم او
بر کوفت سری چون ز دماغ دل ما ریخت

آبی که بنوشید خضر، وه، که ز مژگان
در بادیه غم به سراغ دل ما ریخت

این گریه که برگشت به دل از ره دیده
صد دانه ی الماس به داغ دل ما ریخت

عرفی جگر افشان نبود ناله ی هر دل
این برگ ز گلدسته ی باغ دل ما ریخت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.