هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و غم‌های فراوانی که در زندگی تجربه کرده است سخن می‌گوید. او از عشوه‌های بی‌اثر، دوری از عافیت، و گذراندن عمر در جستجوی شادی می‌نالد. همچنین اشاره می‌کند که غم و فتنه همواره در پی او بوده‌اند. در پایان، شاعر به فضای قدسی و حکایت‌های معنوی اشاره می‌کند که از نظرش گذشته‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و غمگینانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۲

صد فوج عشوه از نظر من گذشته است
تا شهسوار عشوه گر من گذشته است

چون نگذرد به جور که از راه تجربه
بر ناله های بی اثر من گذشته است

بیچاره عافیت که ز وی تا بریده ام
عمرش به جستن خبر من گذشته است

شادی به دستگیری من آمد، مرا نیافت
صد تیره آب غم ز سر من گذشته است

هر جا که بگذرم به طلب نقش پای غم
کان فتنه خوی بر اثر من گذشته است

عرفی ببزم قدس بر آن نظم گوهرش
کانجا حکایت از نظر من گذشته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.