۳۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۳

بیدادگری روی تو اندازه ی راز است
این رشته به انگشت نپیچی که دراز است

عشق آفت سلطان بود، آرایش بنده
این مسأله در نسخه ی محمود و ایاز است

یا رب تو نگهدار دل خلوتیان را
کان مغبچه مست است و در صومعه باز است

خونابه ی حسرت چکد از هز مژه هر گاه
بینم که خداوند کسی بنده نواز است

این قهقهه ی عیش که با کبک دل ماست
باور نتوان کرد که در چنگل باز است

هر چند که عرفی پی تحقیق شتاب است
مشتاب به دنبال، که او بیهده تاز است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.