هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق، مرگ، فراموشی و رنج‌های زندگی سخن می‌گوید. او عقل و منطق را در برابر احساسات و غم‌هایش ناتوان می‌داند و به بی‌ثمری تلاش‌های عرفی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین اشاره به مرگ و رنج‌های وجودی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹

شب عشاق ز روز دگران در پیش است
مرگ این طایفه، بسیار، ز جان در پیش است

من همان روز که جولان تو دیدم گفتم
که فراموشی ام ز دست و عنان در پیش است

چه غم از پرده دری های نمیم است مرا
که بر انداختن نام و نشان در پیش است

برو ای عقل منه منطق و حکمت پیشم
که مرا نسخه ی غم های فلان در پیش است

رفت عرفی ز پی عقل و به جایی نرسید
گر چه صد مرحله ی کون و مکان در پیش است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.