هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات و اندوه خود سخن میگوید و بیان میکند که تمام تلاشها و جستجوهایش برای یافتن آرامش و درمان دردهایش بینتیجه بوده است. او به ناامیدی و سرگردانی خود اشاره میکند و تأکید میکند که حتی امیدها و خیالهایش نیز اشتباه بودهاند. شاعر همچنین به تفاوت خود با دیگران (مانند عندلیب) اشاره میکند و میگوید که مسیر زندگی او با دیگران متفاوت است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، مضامین اندوه و ناامیدی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۶۰
برو مسیح که فکر فراغ من غلط است
غلط مکن که علاج دماغ من غلط است
نشان پای من آوارگی بجست، نیافت
به دشت گم شدگی ها سراغ من غلط است
ز استخوان همای باغ دوست معمور است
ترانه ی گله آلود زاغ من غلط است
نه عندلیب چمن زارم، از بهشت مگو
ز گلخن آمده ام ، کشت باغ من غلط است
کنون که لذت الماس از نمک رو تافت
کرشمه سنجی مرهم به داغ من غلط است
حلاوتی که توان یافتن به خون جگر
شکستن هوسش در دماغ من غلط است
متاز بر اثر نور وغظ من، عرفی
که پیروی به فروغ چراغ من غلط است
غلط مکن که علاج دماغ من غلط است
نشان پای من آوارگی بجست، نیافت
به دشت گم شدگی ها سراغ من غلط است
ز استخوان همای باغ دوست معمور است
ترانه ی گله آلود زاغ من غلط است
نه عندلیب چمن زارم، از بهشت مگو
ز گلخن آمده ام ، کشت باغ من غلط است
کنون که لذت الماس از نمک رو تافت
کرشمه سنجی مرهم به داغ من غلط است
حلاوتی که توان یافتن به خون جگر
شکستن هوسش در دماغ من غلط است
متاز بر اثر نور وغظ من، عرفی
که پیروی به فروغ چراغ من غلط است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.