هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند می‌نوشی، انتقاد از ریاکاری مذهبی، و طنز اجتماعی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های مرتبط با شراب، به نقد جامعه و اخلاقیات رایج می‌پردازد و رویکردی طنزآمیز و گاه تلخ نسبت به مسائل اجتماعی و مذهبی دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاره‌های غیرمستقیم به مصرف شراب و نقدهای تند از نهادهای مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق مفاهیم عرفانی و طنز تلخ موجود در متن نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۱

می مغانه که از درد شور و شر صاف است
به محتسب ندهی قطره ای که اسراف است

امام شهر ز سرجوش خمر نپرهیزد
نزاع بر سر ته شیشه های ناصاف است

مذمت می و مطرب ز گمرهی چه عجب
که شیوه دانی شهدش بهین اوصاف است

لباس صورت اگر واژگون کنیم، بیند
که خرقه ی پشمین جامه ی طلا باف است

خیال مغ بچه ای می برم که غمزه ی او
بلای صومعه داران قاف تا قاف است

گرفتم آن که بهشتم دهند بی طاعت
قبول کردن و رفتن نه شرط انصاف است

اگر به صحبت عرفی به سهو بنشینی
به گوش پنبه فرو کن که سر به سر لاف است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.