۳۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۸

هزار حسن عبادت نه زشتی عمل است
متاع من دل مجذوب و مستی ازل است

یکی است نقد حکیمان و حسن نادانان
هر آن چه در کتب حکمت است در مثل است

کسی که گشته به تقلید آدمی سیر ت
نه آدمی است، همان باز، آدمی بدل است

به جنگ زاهد و صوفی خوشم به گلشن او
میان بلبل و زاغ چمن همان جدل است

من از حدوث و قدم خامشم، ولی گویم
نظیز عدت آینده عهد ماازل است

قصیده نظم هوس پیشگاه بود عرفی
تو از قبیله ی عشقی وظیفه ات غزل است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.