۳۱۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۵

نگفتن و نشنودن زبان و گوش من است
هزار نغمه گره در لب خاموش من است

می ای که می رود امروز در گلوی دو کون
کمینه جرعه ی ته شیشه های دوش من است

به محفلی که اسیران کشند خون جگر
سرود انجمن افغان نوش نوش من است

نوای صور که گویند مرده زنده کند
حکایتی است وگر هست هم نوای من است

نهم جنازه ی عرفی به دوش، می نازم
که ساق عرش محبت به دوش من است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.