هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که عبادت و طاعت او ذاتاً به بت‌پرستی شبیه است، حتی اگر در کعبه انجام شود. او اعتراف می‌کند که اعمالش بی‌عیب نیست، اما امیدوار است که اهل مروت به او نظر لطف داشته باشند. شاعر به دوزخ می‌رود اما شکرگزار بهشت است، زیرا بهشت او در مکافات عملش نهفته است. او همچنین از غم و اندوه زندگی سخن می‌گوید و از مخاطب می‌خواهد با آیینه عرفان سرنوشت او را ببیند که با حال و روز مخاطب گره خورده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند دوزخ و بهشت و مفاهیم انتزاعی عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۶

منم که طاعت بت لازم سرشت من است
اگر به کعبه عبادت کنم کنشت من است

اگر چه حسن عمل نیست اجر آن هم نیست
که چشم اهل مروت به زشت من است

روم به دوزخ و شکر بهشت می گویم
که این به نزد مکافات من بهشت من است

کنار کشت و لب جو به غم زبان دارد
میان دایره ی غم کنار کشت من است

بگیر آیینه عرفی ببین سر انجامم
که هر چه صورت حال تو سرنوشت من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.