هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج عاشقانه است که در آن شاعر از دل شکسته و غمهایش میگوید. او از شرابی سخن میگوید که نه تنها نشاطآور نیست، بلکه سرشار از خون و رنج است. شاعر از توبه شکستن و فراموشی دردها مینالد و اشاره میکند که حتی میوههای بهشتی نیز در این حال، خونین هستند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای خون و رنج نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۹۳
تنها نه دلم باده ی نابش همه خون است
مغز قلم و مغز کتابش همه خون است
دل ها شکند وز دل من یاد نیارد
چون بشکند این خم که شرابش همه خون است
از سوز دل ما مشکن توبه که این نیست
آن می که چنین کرده خرابش همه خون است
عرفی نکنی ترک دل ریش چکیدن
کاین میوه ی طوبی است که آبش همه خون است
مغز قلم و مغز کتابش همه خون است
دل ها شکند وز دل من یاد نیارد
چون بشکند این خم که شرابش همه خون است
از سوز دل ما مشکن توبه که این نیست
آن می که چنین کرده خرابش همه خون است
عرفی نکنی ترک دل ریش چکیدن
کاین میوه ی طوبی است که آبش همه خون است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.