هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق مذهبی و عرفانی خود سخن می‌گوید. او از میل شدید به قبله اسلام، ناامیدی از بت‌پرستی و کفر، و اشتیاق به محبت الهی می‌سراید. همچنین، از رنج‌ها و فریب‌های دنیوی و ارزش معنوی شهیدان در راه محبت الهی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'شهید' و 'کفر' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۹۶

دلم به قبله ی اسلام مایل افتاده است
صنم تراش من از کفر غافل افتاده است

مرا معامله در کوچه ایست با مرهم
که صد مسیح به یک زخم بسمل افتاده است

به دیر می رود ای کعبه رو رهت ، فریاد
که مست خوابی و آتش به محمل افتاده است

طواف کعبه مبادا که نا امید شوم
مدد کنید که جمازه در گل افتاده است

من از فریب عمارت گدا شدم ور نه
هزار گنج به ویرانه ی دل افتاده است

چگونه گریه بجوشد که چشم حیرانم
به آفتاب قیامت مقابل افتاده است

ز بار درد سبک مایه دان شهیدان را
که در محیط محبت به ساحل افتاده است

ز بحر جود کریمی که تشته در طلب است
هزار پایه گداتر ز سایل افتاده است

به آستان محبت شهید شد عرفی
برهمنی به در کعبه بسمل افتاده است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.