هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عرفی شیرازی بیانگر مفاهیمی مانند عشق الهی، ترک دنیا و تمسک به معنویات است. شاعر از دوزخ و بهشت سخن می‌گوید، اما عشق را برتر از این مفاهیم می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به دوگانگی ظاهری در دین دارد و در نهایت، عشق را فراتر از قید و بندهای دینی می‌پندارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و دینی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹

گر به دیرم طلبد مغبچه ی حور سرشت
بیم دوزخ برم از یاد جو امید بهشت

نسبت سبحه و زنار دو صد رنگ آمیخت
ور نه این رشته ی پیمانست که آدم بسرشت

عشرت رفته مجو باز، که دهقان فلک
تخم هر کشته که بدرود دگر بار بکشت

ساغر می چو دهی بوسه ز پی نیز بده
به ندامت بکشم گر که کنندم به بهشت

ترک دین در ره معشوق گناه است، ولی
نه گناه است که در نامه توانند نوشت

این قدر کعبه پرستی که تو داری عرفی
از تو آید که کنی منع من از طوف کنشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.