هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که هر جفایی که معشوق بر او روا می‌دارد را تحمل می‌کند و حتی آن را به عنوان لطف و کرم می‌پذیرد. شاعر درد عشق را داروی درد خود می‌داند و حاضر است برای رسیدن به شادی و طرب، مانند انگور زیر لگد کوبیده شود. او همچنین از جهل و نادانی خود سخن می‌گوید و معتقد است که معشوقش او را به خاطر این جهل تحمل می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و تحمل در عشق ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷۸

من اگر نالَم اگر عُذر آرم
پَنبه در گوش کُند دِلْدارم

هر جَفایی که کُند می‌رَسَدش
هر جَفایی که کُند بَردارم

گَر مرا او به عَدَم اِنْگارَد
سِتَمَش را به کَرَم اِنْگارم

دارویِ دَردِ دِلَم دَردِ وِیْ است
دلْ به دَردش زِ چه رو نَسْپارم؟

عِزَّت و حُرمَتَم آن گَهْ باشد
که کُند عشقِ عَزیزشْ خوارم

باده آن گَه شود انگورِ تَنَم
که بِکوبَد به لَگَد عَصّارم

جان دَهَم زیرِ لَگَد چون انگور
تا طَرَب ساز شود اَسْرارم

گرچه انگور همه خون گِریَد
که ازین جور و جَفا بیزارم

پَنبه در گوش کُند کوبَنده
که من از جَهْلْ‌ نمی‌اَفْشارم

تو گَر اِنْکار کُنی مَعْذوری
لیکْ من بوالْحَکَمِ این کارم

چون زِ سعی و قَدَمَم سَر کردی
آن گَهی شُکر کُنی بسیارم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.