هوش مصنوعی: شاعر در این شعر بیان می‌کند که از خانه، شهر و جایگاه فعلی خود جدا نخواهد شد و به هیچ جای دیگری نخواهد رفت. او عشق و دلبستگی خود را به معشوق و محیط اطرافش نشان می‌دهد و تأکید می‌کند که حتی در شرایط سخت نیز از مسیر عشق و وفاداری خود منحرف نخواهد شد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۸۱

من ازین خانه به در می‌نَرَوَم
من ازین شهر سَفَر می‌نَرَوَم

مَنَم و این صَنَم و باقیِ عُمر
من ازو جایِ دِگَر می‌نَرَوَم

به خدا طوطی و طوطی بَچه‌اَم
جُز سویِ تَنگِ شِکَر می‌نَرَوَم

یک زمانی که زِ من دور شود
جُز که در خونِ جِگَر می‌نَرَوَم

گَر جهان بَحْر شود، موج زَنَد
من به جُز سویِ گُهَر می‌نَرَوَم

بُلبُلِ مَستم و در باغِ طَرَب
جُز به سویِ گُلِ تَر می‌نَرَوَم

در سَرَم بویِ مَیی اُفتاده‌ست
تا چو می‌جُز که به سَر می‌نَرَوَم

این چُنین باغ و چُنین سَرو و چَمَن
جایِ آن هست اگر می‌نَرَوَم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.