۲۹۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۲

خم بجوش آمد، بگو چون توبه اکنون بشکند
توبه ای کز بی شرابی کرده ام چون بشکند

در چمن هرگز نکرد آن سرو قامت جلوه ای
کز خجالت باغبان صد نحل موزون بشکند

بر دهانش زن گر آرد نام همت بر زبان
تشنه ای کو جام جم بر فرق جیحون بشکند

گر دهم جامی به عشاق از خراب شوق دوست
بوی لیلی گر بیاید رنگ مجنون بشکند

در بیان شعر عرفی وقت آن خوش گر فتد
لفظ را بر لب بپیچد، شأن مضمون بشکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.