۳۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۳

درد کیشان همه ناموس کش کیش همند
غمگسار هم و ناسور کن نیش همند

صبح تا شام گدای هم و شب تا به سحر
شکر دریوزه گذار دل ریش همند

زان به صورت بشتابند و به آمیزش هم
که به خلوتگه معنی همه در پیش همند

دست از ین جمع پریشان بنمای، کایشان
همه بیگانه ی خویشند و بی خویش همند

کفر و دین را ببر از یاد که این فتنه گران
در بد آموزی ما مصلحت اندیش همند

عرفی این نکته ی مجموعه ی احباب نویس
که محبان وفا تازه کن ریش همند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.