هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی با زبانی نمادین و عاشقانه، به توصیف بهشت زمینی و عشق الهی می‌پردازد. شاعر با اشاره به حوروشان، بهشت، شهیدان و عشق، دنیای مادی و معنوی را در هم می‌آمیزد. او همچنین از عشق مجازی و عرفانی سخن می‌گوید و با اشاره به شخصیت‌هایی مانند فرهاد و مجنون، عمق احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و استعاری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۸

در چمن حوروشان انجمنی ساخته اند
چشم بد دور که بهشتی چمنی ساخته اند

ننشیند دل این طایفه در قصر بهشت
که به معموره ی دل ها وطنی ساخته اند

چون بسنجید به فرهاد مرا، یا مجنون
که به بازیچه ی هر یک سخنی ساخته اند

ای برهمن بنگر معبد صوفی و ریا
کاین طرف دیر بت و برهمنی ساخته اند

دل شهید غم او بود که از شهر وجود
آمد آواره که جای دهنی ساخته اند

حله ها سوخته اند اهل بهشت از غیرت
تا شهیدان تو گلگون کفنی ساخته اند

تیر آن غمزه حلال است ولی جمعی را
که ز دل جامه و از جان بدنی ساخته اند

لذت شعر توعرفی به همه عالم گفت
که ترا مایل شیرین دهنی ساخته اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.