هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های عشق و محبت، رنج‌های عاشقانه، و فداکاری در راه معشوق می‌پردازد. شاعر از صفا و حسن، عشوه و ناز، و غم‌های بی‌پایان سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که عاشقان حاضرند همه چیز را در راه معشوق فدا کنند. همچنین، به مستی از عشق و تحقیق در مسائل عرفانی اشاره شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و فداکاری نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۷

این صفا حسن و محبت ز هم اندوخته اند
این دو شمع اند که از یکدگر افروخته اند

عشوه و ناز و تغافل که تراود از تو
شیوه ها را همه گویی ز هم آموخته اند

ما فرو رفته به بحر غم بی پایانیم
جامهٔ ما نه به اندازهء ما دوخته اند

دفع لب تشنگی از شعله نکردست کسی
مگر آن جمع که از آتش دل سوخته اند

بندگان تو که درعشق خداوندانند
دو جهان را به تمنای تو بفروخته اند

عرفی آنان که ز تحقیق مسایل مست اند
خون هم خورده از آن چهره برافروخته اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.