هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و دردهای عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از خستگی دل، غم، ظلم، و عشق نافرجام می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند قضا و قدر، زیبایی، و حتی مفاهیم مذهبی مانند کعبه و ناقوس دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و پیچیدگی‌های ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۲

هنوز خسته دلم راه عدم می زد
که با گلوی خراشیده بانگ غم می زد

قضا هنوز نیفکنده بود طرح کنشت
که کوس بی ادبی بر در صنم می زد

هنوز حسن نگاری ندیده بود صلاح
که ترک غمزه به دل ناوک ستم می زد

هئوز سایه نشین آفتاب حسن ز زلف
گرفته دست بر آن زلف خم به خم می زد

به جان دوست که فصّاد غمزه نیش نداشت
که آتش از رگ بیماریم علم می زد

به کعبه آمده عرفی ز کفر دور نمود
به این نشانه که ناقوس در حرم می زد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.