هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج دل‌هایی است که با وجود تحمل مصائب بسیار، همچنان مقاومت می‌کنند. شاعر از ناکامی‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و ناامیدی‌های زندگی می‌گوید و با تصاویری مانند "شیشه‌ای نشکست" و "پروانه‌ای که به چراغی نچرخید"، احساسات عمیق خود را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و نمادهای به‌کاررفته نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۵

آه ازین دل کز گریبان غمی سر بر نزد
صد مصیبت رفت و دست شیونی بر سر نزد

با وجود آن که زهر بی غمی نوشیده ام
زهر خندی بر مزاج عافیت پرور نزد

با چنین غوغا که در این بزم شورانگیز بود
شیشه ای نشکست و سنگی بر سر ساغر نزد

در چنین بزمی که یک پروانه دارد صد چراغ
با همه پروانگی گرد چراغی پر نزد

وقت عرفی خوش که چون نگشودند در بر رخش
بر در نگشوده ساکن شد، در دیگر نزد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.