هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی بیان‌گر درد و رنج عاشقانه و ناامیدی از گشایش مشکلات است. شاعر از بخت بد، ناکامی در عشق، و دردهای درونی می‌نالد و اشاره می‌کند که هیچ سحر و فسون یا تلاشی قادر به گشودن گره‌های زندگی او نیست. او همچنین به صبر در برابر دردها و ناملایمات اشاره می‌کند و از بسته بودن لب‌ها و سکوت اطرافیان شکایت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دردهای درونی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۶

گره در کام دل از بخت زبون نگشاید
گره از رشتهٔ ما سحر و فسون نگشاید

سینه بر تیغ مزن، یک نگه از دوست طلب
که ز هر موی تو صد چشمهٔ خون نگشاید

آن که می کفت منم کار فروبسته گشای
اینک آورده ام عقده، کنون نگشاید

چشم بر ناوک آنیم که آهوی حرم
به کمان آید و بر صید زبون نگشاید

جای آن است که گر صبر کنم با این درد
که به طعنم لب ارباب سکون نگشاید

نوحه در سینه نمی گنجد و لب ها بسته
لب این طایفه از زمزمه چون نگشاید

آشکارا اگرم تیغ زند غیرت عشق
از برون پرده نبندد، ز درون نگشاید

بنمایم به تو دل های ملامت در بند
هرگز این سلسهٔ غالیه گون نگشاید

عرفی آمد دگر ای همنفسان، کز غم و درد
بر دل ما در آشوب و جنون نگشاید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.