هوش مصنوعی:
این شعر از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج ناشی از هجران و عشق ناکام است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق و رنجهای عشق بیان میکند. او از دل بیقرار، مصیبتزدگی، زهر عشق، آتش غم و سوختگی در راه عشق سخن میگوید و نشان میدهد که حتی دوزخ نیز در مقایسه با داغ دل او سرد و خام است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانهی عمیق و گاهی پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و مصیبتزدگی نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۹۷
آن دل که به هجر تو ز آرام برآید
زودش به مصیبت زدگی نام برآید
پر زهر دهد ساغر و شیرین نکند لب
آن حوصله ام گو که به این جام برآید
آتش به غم جان بگرفته است که از تن
تا حشر اجل گر کند ابرام برآید
گر زلف تو در صومعه زنار فشاند
آوازهٔ کفر از دل اسلام برآید
مشکل که شود نغمه گشا در چمن خلد
مرغی که به پژمردگی دام برآید
ما را که برد نام به بزم که از ما
در مجمع ماتم زدگان نام برآید
آن سوختگانیم که گر آتش دوزخ
سنجند به داغ دل ما خام برآید
زان با تو بگوِییم به عرفی که مبادا
نامش به زبان تو به دشنام برآید
زودش به مصیبت زدگی نام برآید
پر زهر دهد ساغر و شیرین نکند لب
آن حوصله ام گو که به این جام برآید
آتش به غم جان بگرفته است که از تن
تا حشر اجل گر کند ابرام برآید
گر زلف تو در صومعه زنار فشاند
آوازهٔ کفر از دل اسلام برآید
مشکل که شود نغمه گشا در چمن خلد
مرغی که به پژمردگی دام برآید
ما را که برد نام به بزم که از ما
در مجمع ماتم زدگان نام برآید
آن سوختگانیم که گر آتش دوزخ
سنجند به داغ دل ما خام برآید
زان با تو بگوِییم به عرفی که مبادا
نامش به زبان تو به دشنام برآید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.