هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی بیانگر درد و رنج انسان در زندگی، پریشانی‌های روحی و ناامیدی‌هاست. شاعر از گریستن بی‌فایده، پریشانی‌های بی‌پایان، و محنت‌های ناگشوده سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی مستی نیز نمی‌تواند از آلودگی‌های دنیوی رها کند. در نهایت، او از مهمانی‌ای سخن می‌گوید که جمعی برای شنیدن افسانه‌هایش آمده‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، مضامین غم‌انگیز و ناامیدی موجود در آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۸

چند بی بهره شود دیدهٔ گریانی؛ چند؟
زلف جمع آر که جمعند پریشانی چند

گلرخان محنت نایافت بیابند مگر
یک نفس چاک ببینند گریبانی چند

آن که آماده کند پردهٔ نا کرده گناه
کی در او پرده ای از کرده پشیمانی چند

کبرای تو، بر آنم، که نیارد به نظر
مستی آلوده به آلایش دامانی چند

عرفی افسانهٔ ما گوش کنان حلقه زدند
خوان بیارآی، که جمع آمده مهمانی چند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.