هوش مصنوعی: این شعر از عرفی، بیانگر درد و رنج مردم از ظلم و ستم است و از لطف و ترحمی که به جای کمک، گاه باعث افزایش درد می‌شود، سخن می‌گوید. شاعر از وضعیت نابسامان جامعه و رنج‌های مردم می‌نالد و به بی‌عدالتی و غم‌های جمعی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق اجتماعی و انتقادی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است حاوی مضامین سنگین عاطفی باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۰

تا کی از لب-گهرِ آن مست تکلم ریزد
این نمک چند به ریش دل مردم ریزد

طرفه حالی است که دارد اثر زهر ستم
جرعهٔ لطف که در جام ترحم ریزد

مُردم از دُرد-سر و صاف نشد، کو ساقی
کز من این جرعه بگیرد به سر خم ریزد

همه ماتم زدگانیم و برین هست گواه
مشت خاکی که صبا بر سر مردم ریزد

وای بر من که غیوری ز کف من دل بربود
که گرش دست دهد خون به تبسم ریزد

عرفی این غمزه بلاییست که در روز جزا
نشتری بر در ارباب تظلم ریزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.