هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از جمال و کرشمه‌های معشوق سخن می‌گوید و تأثیر آن را بر خود توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به مدعیان و حسادت‌های آنان اشاره می‌کند و ابراز می‌دارد که هرگز نخواسته است معشوق در بند دیگری باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۱

کرشمه دست در آغوش نوشخند تو باد
غبار فتنه سراسیمهٔ سمند تو باد

دمی که آتش حسن تو شعله خیز شود
هزار مردمک دیده ام سپند توباد

سری که حلقهٔ فتراک دست می افتد
مروت است که گویند اسیر بند تو باد

به مدعی چه دعاهای بد نکردم، لیک
دلم نداد که گویند اسیر بند تو باد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.