هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات و تأملات خود درباره زندگی، عشق، ایمان و ریا سخن می‌گوید. او از ناامیدی‌ها، تلخی‌ها و پوچی برخی اعمال ظاهری مانند عبادت ریاکارانه انتقاد می‌کند و بر ارزش راستی و پاکی تأکید دارد. همچنین، به تأثیر عشق و موسیقی در تسکین دردها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات انتقادی به ریاکاری و مسائل اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۶

هر چه بگزیدم از آن کیش برهمن به بود
هر که دیدم به در بتکده از من به بود

نالهٔ بلبلم آشفته به گلزار کشید
ور نه از طرف چمن، گوشهٔ گلخن به بود

بزم داود بهشتم، در یعقوب زدم
کز نوای شکرین ، تلخی شیون به بود

دوش در مجلس اصحاب نشستم، همه گوش
هر چه نشنیدم از آن، طعن برهمن به بود

عمر در عجب و ریا رفت، ندانستم، حیف
که مرا تیرگی از پاکی دامن به بود

گذر عشق روا بود درآتشکده هم
این قدر بود که در وادی ایمن به بود

عرفی انصاف دهم، آن چه که کردی همه عمر
گر همه طاعت حق بود ، نکردن به بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.