هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از جدایی و درد دل‌شکستگی می‌نالد و به سرنوشت محتوم خود تسلیم شده است. او از غمزه‌های کشنده معشوق و بخت نامساعد خود گله می‌کند و در نهایت، مرگ را به زندگی بدون معشوق ترجیح می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، دردهای روحی و اشاره به مرگ است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال سنگین یا نامفهوم باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۹۵

دوش از پیش نظر، چون غمش از دل برود
چه کنم آه، که یک دم ز مقابل برود

تا ابد ناوک کاری خورم و جان ندهم
دشمنی گر نکند بخت، که قاتل برود

چون رود غمزهٔ او تیغ زنان، از دنبال
نیم بسمل عجبی نیست که بسمل برود

به وداع که مرا می بری ای دل، بگذار
گر بمیرم من و جان از پی محمل برود

ننگ آن صید زبونم، که چو در صیدگهی
به غلط کشته شود، ننگ به قاتل برود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.