هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از بلاها و جفاهای زندگی است، اما در عین حال امید به لطف و بخشش الهی را حفظ کرده است. شاعر از عشق و زیبایی و اتحاد سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که با وجود همه مشکلات، امید و عشق در دلش زنده است. همچنین، او از ریا و نفاق در جامعه ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ریا نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۲۹۸

ای گریه ریزشی، که بلا کم نمی شود
سیلی که کرد جور و جفا، کم نمی شود

صحت در آرزوی دلم ماند و همچنان
از لطف او امید دوا کم نمی شود

نازم به حسن و عشق که از جام اتحاد
مستند و درمیانه حیا کم نمی شود

خاصیت نیاز نگه گن، که جود دوست
عالم گرفت و فقر گدا کم نمی شود

خواهی به گلشنم بر و خواهی به چشمه سار
دردم به نقل آب و هوا کم نمی شود

خون می چکدز طاعت عرفی، هزار حیف
کز باغ او نسیم ریا کم نمی شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.