هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، دل‌بستگی و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌شدگی، جنون عشق، و ناتوانی در برابر جمال معشوق می‌نویسد. همچنین، به تأثیرات عشق بر روح و روان اشاره می‌کند و از بی‌زبانی در برابر تقصیرهای ناروا شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۳

دل بشد فرزانه و عقل از فسون دلگیر شد
مُلک شوقم را فریبت از پی تعمیر شد

نسبت دل با خودم دیدم، بسی کم مایه بود
بر جنون افزودمش تا قابل زنجیر شد

یافتم تعبیر رنگی چون به بالینم نشست
گر چه استغنای حسنش مانع تغییر شد

کیست تا گوید به شیرین کز هوای جلوه ات
آب چشم کوهکن داخل به جوی شیر شد

گر تو را بی مهر گفتم، شکوه مقصودم نبود
شکر درد خویش گفتم که بی تاثیر شد

بس که تابوتم گرانبار از دل پر حسرت است
خلقی از همراهی تابوت من دلگیر شد

با وجود آن که جرم از جانب عرفی نبود
بی زبانی بین که قایل به صد تقصیر شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.