هوش مصنوعی: این شعر از عرفی بیانگر حالت مستی و شوریدگی عاشقانه است. شاعر از می و مستی سخن می‌گوید و احساسات خود را با تصاویری مانند کلید میکده، نغمه‌های مستانه، و اشاره به داستان‌های عاشقانه مانند مجنون و لیلی توصیف می‌کند. او از حالتی سخن می‌گوید که حتی نفس‌هایش نیز مستی‌آور است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به می و مستی ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب تلقی شود.

غزل شمارهٔ ۳۱۹

دگر دلم ز می تازه مست می گردد
ر صیت مستی ام، آوازه مست می گردد

کلید میکده ها را به من دهید، که من
نه آن کنم که به اندازه مست می گردد

خراش نغمه دهد می، گمان مبر که دلم
به شامِ مشعله آوازه مست می گردد

چنان سرشتهٔ کیفیت ام که از نفسم
خمار بیخود و خمیازه مست می گردد

کدام قافله عزم دیار حسن نمود
که فتنه بر در دروازه مست می گردد

از آن شراب که مجنون فشاند بر لیلی
هنوز محمل و جمّازه مست می گردد

خراب زمزمهٔ تازهٔ توام عرفی
عقل از این نفس تازه مست می گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.