هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و عاشقانه از عرفی شیرازی، بیانگر درد و رنج عشق و آرزو است. شاعر با تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، از اشکهای ناشی از مصیبت، خون دل و از دست دادن آبرو سخن میگوید. او تشنگی عشق را با آب حیات پیوند میزند و در پایان، از بیغم بودن خود میگوید و امید به ریزش اشکی از دیده دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعارههای پیچیده و پرداختن به موضوعاتی مانند درد، رنج و مصیبت، درک این شعر را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار میسازد.
غزل شمارهٔ ۳۳۴
گر نیم قطره ز دهان سبو چکد
بال فرشته فرش کنم که بر او چکد
امید را بکُش، به نهانی، که تا ابد
اشگ مصیبت از مژهٔ آرزو چکد
بعد از هلاک گر بفشارند خاک من
هم خون دل تراود و هم آبرو چکد
آن تشنگی به عشق فروشم که تا ابد
آب حیات از دم شمشیر او چکد
عرفی درآ به نوحه که بسیار بی غمم
باشد ز دیده قطرهٔ اشکی فرو چکد
بال فرشته فرش کنم که بر او چکد
امید را بکُش، به نهانی، که تا ابد
اشگ مصیبت از مژهٔ آرزو چکد
بعد از هلاک گر بفشارند خاک من
هم خون دل تراود و هم آبرو چکد
آن تشنگی به عشق فروشم که تا ابد
آب حیات از دم شمشیر او چکد
عرفی درآ به نوحه که بسیار بی غمم
باشد ز دیده قطرهٔ اشکی فرو چکد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.