هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی، به توصیف عشق و بی‌وفایی معشوقان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که معشوقان تنها به خود می‌اندیشند و پیمان‌شکنی در ذات آن‌هاست. آن‌ها با ناز و نیاز خود، دیگران را فراموش کرده‌اند و تنها به فکر زیبایی و لذت‌های خود هستند. شاعر همچنین اشاره می‌کند که این معشوقان با وجود بی‌مهری‌هایشان، همچنان مورد توجه و عشق دیگران قرار می‌گیرند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و انتقادی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند پیمان‌شکنی و بی‌مهری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۶

گشتم اندر دل خوبان، همه خوبان خودند
همه دل در شکن زلف پریشان خودند

بس که پیمان شکنی در دلشان جا کرده است
بسته پیمان به خود و آفت پیمان خودند

گه در اندیشهٔ خود و گاه در آئینهٔ ما
دیده بر صورت خود دوخته، حیران خودند

شیوهٔ ناز و نیاز خود و ما برده ز یاد
بلبل باغ خود و وَرد گلستان خودند

نی سبکدستی مهمان، نی مگس ران ادب
همه حلوای تر و مگس خوان خودند

لب نوشین بمکید و دل مردم بگَزید
نیشتر زار کسان و شکرستان خودند

عالمی کُشته به بی مهری و با خویش به مهر
همه سرمایهٔ بی دردی و درمان خودند

جان ارباب وفا خاک شد اندر کف دوست
بس که سرگرم نوازشگری خوان خودند

کی به ایمان کسی شان نظر افتد عرفی
همه آئینه به کف دشمن ایمان خودند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.