هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از افراد ریاکار و فریبکار می‌پردازد که با ظاهرسازی و سخنان پوچ، خود را به‌دروغ متواضع یا دانشمند نشان می‌دهند. شاعر از مردم می‌خواهد که فریب چنین افرادی را نخورند و هوشیار باشند. همچنین، به نقد جامعه‌ای می‌پردازد که در آن ارزش‌های واقعی جای خود را به ظواهر و ثروت داده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و اجتماعی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۰۰

به‌ گفتگوی کسان مردمی که می‌لافند
چو خط به معنی خود نارسیده حرافند

مباش غره انصاف کاین نفس‌بافان
به پنبه‌کاری مغز خیال ندافند

توانگری‌که دم از فقر می‌زند غلط است
به موی‌کاسهٔ چینی نمد نمی‌بافند

تهیهٔ سپر از احتراز کن کامروز
به قطع هم‌، بد ونیک زمانه سیافند

سخن چه عرض نجابت دهد در آن محفل
که سیم و ‌‌زر نسبان همچو جدول اشرافند

غرض ز صحبت اگر پاس آبرو باشد
حذر کنید که ابنای جاه اجلافند

در بهشت معانی به رویشان مگشا
که این جهنمی چند ننگ اعرافند

به‌علم‌پوچ چوجهل مرکبند بسیط
به فطرت کشفی درسگاه ‌کشافند

ز وضعشان مطلب نیم نقطه همواری
که‌ یک قلم به خم و پیچ سرکشی ‌کافند

تمام بیهوده گویند و نازکی این است
که چشم بر طمع ربشخند انصافند

ازین خران مطلب مردمی‌ که چون‌گرداب
به موج آب منی غرق ‌تا لب نافند

به خاک تیره مزن نقد ابرو بیدل
درین دیارکه کوران چند صرافند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.