هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به زیبایی‌های آفرینش، نقش انسان در جهان و ارتباط او با عالم قدس می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند خلقت، تجدد، زمان و خیال پرداخته است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی است.

غزل شمارهٔ ۱۴۳۵

اول ،‌در عدم‌، دهنت باز می‌کند
تاکاف و نون تهیهٔ آواز می‌کند

آهنگ صور خیز تو در هر نفس زدن
ساز هزار عالم ناساز می‌کند

هرگاه می‌دهی به زبان رخصت سخن
جبریل بال می‌زند و ناز می‌کند

نیرنگ اعتبار بهار تجددت
با هم چه رنگها که نه‌ گلباز می‌کند

شام ابد به جیب تو سر می‌برد فرو
صبح ازل زتو سخن آغاز می‌کند

هر رنگ و بو که می‌دمد از نوبهار صنع
آیینهٔ خیال تو پرداز می‌کند

گر فطرت تو پر نزند در فضای قدس
خاک فسرده راکه فلکتاز می‌کند

زبن‌باغ ‌نی دمیدن صبحی‌ و نی‌ گلی‌ست
سحرآفرین تبسمت اعجاز می‌کند

این عرصه تا کجا نشود پایمال ناز
رخش تعین تو تک و تاز می‌کند

روز و شبی در انجمن اعتبار نیست
چشم تو می‌زند مژه و باز می‌کند

بیدل تآملی که در این گلشن خیال
رنگ شکستهٔ تو چه پرواز می‌کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.