هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق انسانی مانند غم، تنهایی، پیری و از دست دادن می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند اشک، شبنم و ابر برای توصیف این احساسات استفاده می‌کند. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند عقل و احساس، غربت و ماتم اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق و انتزاعی شعر مانند عقل و احساس، پیری و ماتم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۴۷

بر اهل فضل دانش و فن‌گریه می‌کند
تا خامه لب گشود سخن گریه می‌کند

پر بیکسیم ‌کز نم چشم مسامها
هرچند مو دمد ز بدن ‌گریه می‌کند

درپیری ازتلاش سخن ضبط لب‌کنید
دندان دمی که ریخت دهن گریه می‌ کند

عقل از فسون نفس ندارد برآمدن
بیچاره است مرد چون زن گریه می‌کند

اشکی‌ که مهر پروردش در کنار چشم
چون طفل بر زمین مفکن‌ گریه می‌کند

ای قطره غفلت از نم چشم محیط چند
از درد غربت تو وطن‌ گریه می‌کند

تیمار جسم چند عرق ریز انفعال
تعمیر بر بنای کهن گریه می‌کند

هنگامهٔ چه عیش فروزم‌که همچو شمع
گل نیز بی‌ تو بر سر من ‌گریه می‌ کند

شبنم درین بهار دلیل نشاط نیست
صبحی‌ست‌ کز وداع چمن‌ گریه می‌کند

بیدل به هرکجا رگ ابری نشان دهند
در ماتم حسین و حسن‌گریه می‌کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.