هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به مفاهیم عمیقی مانند ناپایداری زندگی، تلاش بیهوده انسان برای یافتن آرامش، تضاد بین خاکی بودن و آرزوهای آسمانی، و عشق و رنج‌های آن می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های پیچیده، به بیان احساسات و تفکرات فلسفی خود می‌پردازد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی پیچیده‌ای است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های عمیق و زبان شاعرانه‌ی خاص ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۵۲

نظم امکانی‌کجا ضبط روانی می‌کند
کوه هم‌گر پا فشارد سکته‌خوانی می کند

زبن من و ما چون شرارکاغذ آتش زده
اندکی دامن فشاندن گل‌فشانی می‌کند

خلق از آغوش عدم نارسته می‌جوید فراغ
بی‌نشانی هم تلاش بی‌نشانی می‌کند

ذوق خودداری ز ما جز پستی همت نخواست
خاک اگر تمکین نچیند آسمانی می‌کند

این بلند و پست کز گرد نفس‌ گل‌ کرده است
تا کسی از خود برآید نردبانی می‌کند

عجز پر بی‌پرده است اما درشتیهای طبع
مغز بی‌ناموس ما را استخوانی می‌کند

از تعین چند مهمان فضولی زبستن
خاکساری بیش از اینت میزبانی می‌کند

آسمان دوش خمی دارد که بارش عالم است
کار صد قدرت همین یک ناتوانی می‌کند

بر دل ما کس ندارد یک تبسم التفات
زخم اگر می‌خندد اینجا مهربانی می‌کند

در حدیث عشق تن زن از مقالات هوس
لکنت تقریر تفضیح معانی می‌کند

زین همه اسباب‌ کز دنیا و عقبا چیده‌اند
هرچه برداربم غیر از دل گرانی می‌کند

بیدل آخر مدعای شوق پروازست و بس
بی‌پر و بالی دو روزم آشیانی می‌کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.