هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، شاعر سبک هندی، سرشار از تصاویر پیچیده و استعاره‌های غنی است که حالات عاطفی عمیق مانند غم، تنهایی، حیرت و ناامیدی را بیان می‌کند. شاعر با استفاده از عناصری مانند آینه، زنگ، گل، و پرواز، احساسات درونی خود را به تصویر می‌کشد و از مفاهیمی مانند گذر زمان، بی‌قراری و شکست سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و سبک هندی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹۴

روزی که بی تو دامن ضعفم به چنگ بود
عکسم ز آب آینه در زیر زنگ بود

چون لاله زین بهار نچیدیم غیر داغ
آیینه‌داری نفس اظهار رنگ بود

پروازها به زیر فلک محو بال ماند
گردی نشد بلند ز بس عرصه تنگ بود

بوس کفش تبسم صبح امید کیست
اینجا همین بهار حنا گل به چنگ بود

در عالمی ‌که بیخبر از خود گذشتن است
اندیشهٔ شتاب طلسم درنگ بود

صبری مگر تلافی آزار ما کند
مینا شکسته ‌آنچه ‌به دل بست سنگ بود

زنجیر ما چو زلف بتان ماند بی‌صدا
از بس غبار دشت جنون سرمه رنگ بود

حیرت ‌کفیل یکمژه تمهید خواب نیست
آینه داغ سایهٔ دیوار زنگ بود

آهی نکرد گل ‌که دمی از خودم نبرد
رنگ شکسته‌ام پر چندین خدنگ بود

بیدل به‌ جیب خویش فرو برد حیرتم
چشم به هم نیامده ‌کام نهنگ بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.