هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق را بیان میکند. او اعلام میکند که به سوی عشق معشوق رفته و هرگز باز نخواهد گشت. شاعر از عشق به عنوان راهنمای خود یاد میکند و تأکید میکند که هیچ چیز دیگری نمیتواند جایگزین آن شود. او همچنین به عشق الهی و معنوی اشاره میکند و از شمس تبریزی به عنوان الهامبخش خود یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۴۱
به کویِ عشقِ تو من نامَدَم که باز رَوَم
چگونه قبله گُذارم چو در نماز رَوَم؟
به جُز که کور نخواهد که من به هیچ سَبَب
به سویِ ظُلْمَت از آن شمع صد طِراز رَوَم
کدام عقل رَوا بیند این که من تشنه
به غیرِ حَضرتِ آن بَحْرِ بینیاز رَوَم؟
بُراقِ عشقْ گُزیدم، که تا به دورِ اَبَد
به سویِ طُرّهٔ هِنْدو به تُرک تاز رَوَم
شبِ چو باز و بَطِ روز را بِسوزد پَر
چو در سَحَر به مُناجاتِ او به راز رَوَم
چو چَشم بَندِ قَضا راهِ چَشم بَسته کُند
به بویِ عَنْبَریاَش چَشمها فَراز رَوَم
به خاکِ پایِ خداوند، شَمسِ تبریزی
که چون شُدم زِ وِیْ از دست، سَرفَراز رَوَم
چگونه قبله گُذارم چو در نماز رَوَم؟
به جُز که کور نخواهد که من به هیچ سَبَب
به سویِ ظُلْمَت از آن شمع صد طِراز رَوَم
کدام عقل رَوا بیند این که من تشنه
به غیرِ حَضرتِ آن بَحْرِ بینیاز رَوَم؟
بُراقِ عشقْ گُزیدم، که تا به دورِ اَبَد
به سویِ طُرّهٔ هِنْدو به تُرک تاز رَوَم
شبِ چو باز و بَطِ روز را بِسوزد پَر
چو در سَحَر به مُناجاتِ او به راز رَوَم
چو چَشم بَندِ قَضا راهِ چَشم بَسته کُند
به بویِ عَنْبَریاَش چَشمها فَراز رَوَم
به خاکِ پایِ خداوند، شَمسِ تبریزی
که چون شُدم زِ وِیْ از دست، سَرفَراز رَوَم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.