هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به بیان مفاهیمی مانند عشق به حقیقت، توکل به خدا، و پایداری در برابر سختی‌ها می‌پردازد. شاعر از بی‌نشانی صفات الهی، امید به رهایی از غم‌ها، و اعتقاد به فضل بی‌کران خدا سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند جاودانگی، صبر، و ایمان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۴۳

اگر چه ما نه خروس و نه ماکیان داریم
زِ بَیضه سَر کُن و بِنْگَر که ما کیان داریم

به آفتابِ حَقایق به هر سَحَر گوییم
تو جُمله جانی و ما از تو نیم‌جان داریم

گَر از صِفاتِ تو نَتْوان نِشان نِمود ولی
زِ‌ بی‌نشانیِ اوصافِ او، نشان داریم

دلِ چو شَبنَم ما را به بَحْر باز رَسان
که دَم به دَمْ زِ غَریبی دو صد زیان داریم

چو یوسُف از کَفِ گُرگان دَریده پیرهنم
ولی زِ هِمَّتِ یعقوبْ پاسْبان داریم

به دامِ تو که همه دام‌ها زَبونِ وِی‌اَند
که هر قَدَمْ ز قَدَمْ دامِ اِمْتِحان داریم

وَلیک بَندگُشا هر دَم آن کُند با ما
که مادر و پدر و عَم، مَگَر که آن داریم

به­نوش کردنِ زَهر این چه جُرات است مگر؟
زِ کانِ فَضْلِ تو تِریاقِ بی‌کَران داریم

به خرج کردنِ این نَقْدِ عُمر مُبْتَشِریم
زِ عُمربَخش مَگَر عُمرِ جاودان داریم

نگیرد آیِنه زَنگار، هیچ اگر گیرد
زِ عینِ زَنگ بِدان رویْ دیده‌مان داریم

یَقین بِنَشْکَند آن نردبان وگَر شِکَنَد
زِ عینِ رَخْنهٔ اِشْکَست، نَردبان داریم

رَهینِ روز چرایی، چو شب کُند روزی
مکان بِهِل که مکانی زِ لامَکان داریم

بهار حله دریدی ز رشک و زرد شدی
اگر بُدیش خَبَر کین چُنین خَزان داریم

دهان پر است و خموشم که تا بگویی تو
کَزان لَبِ شِکَرینَت، شِکَرفَشان داریم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.