هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به مفاهیمی همچون گذرایی زندگی، جستجوی معنا، رنج‌های انسانی و عشق می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آتش، خاکستر، پرواز و سایه برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۱۳

سرکشی می‌خواستیم از پا نشستن در رسید
شعله را آواز سدادیم خاکستر رسید

خویش را یک پر زدن دریاب و مفت جهد گیر
زندگی برقی است نتوانی به خود دیگر رسید

بدر می‌بالد مه نو از کمین‌ کاستن
فربهی ما را ز راه پهلوی لاغر رسید

تا رسیدن محمل آوارگی سر منزلیم
درگذشت از عالم ما هرکه هرجا در رسید

دستگاه ما و من پا در رکاب برق داشت
تا به ‌پروازی رسم آتش به بال و پر رسید

تا نفس جنبید بر خود احتیاج آمد بجوش
یک تپیدن ساز کرد این رگ به صد نشتر رسید

بی‌نصیب از بیعت مستان این محفل نی‌ام
دست من بوسید پا‌ی هرکه تا ساغر رسید

مطلعی سر زد ز فکرم در کمینگاه خیال
بیخبر رفتم ز خود پنداشتم دلبر رسید

کاش همچون سایه درزنگار می‌کردم وطن
آب برد آیینه‌ام را تا به روشنگر رسید

گریهٔ من از تنزلهای آثار حیاست
آن عرق از جبهه‌ام‌گم شد به چشم تر رسید

بی‌زبانیهای بیدل عالمی را داغ‌ کرد
از خموشی برق این آتش به خشک و تر رسید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.